باز مادر......
حضور تا ظهور
از سال 260 امام حاضر است غیبت به معنای عدم رؤیت است نه عدم حضور
درباره وبلاگ


به سایت حضور خوش آمدید من را با نظرات خودتون سر فراز کنید
نويسندگان
دو شنبه 22 اسفند 1390برچسب:, :: 17:10 :: نويسنده : ali
بسم الله....

سلام دوستانم

تـــــــصــــویـــر تـــزیــــینــی مــــی بـــاشـــــد

دیروز صبح -روز جمعه رای گیری- برای صله رحم، مسافرت کوتاهی داشتم به یکی از شهرستان های نزدیک.

همه خانواده نوبت به نوبت می رسیدند. نشسته بودم که مادرم هم آمدند. بلند شدم رفتم جلو. خیلی دوست دارم این لحظه را. وقتی جلوی قد کوتاه و ظاهر نحیف اما با صلابتش، به ادب و تواضع کمر خم می کنم و مادر رویم را می بوسد. احوالم را پرسید. انگشتش آبی بود. داشت به همه تقبل الله می گفت.

گفتم مادر جان ما هنوز رای نداده این. شلوغ بود و ما ترسیدیم دیر به میهمانی برسیم......

خشکش زد. برگشت نگاهی کرد و گفت: چرا؟!

گفتم: وقت هست. می شود عصر که برگشتیم تا قبل از ساعت ۸ رایمان را بدهیم.

گفت اگر قبل از رای دادنت زنده نماندی چه؟

این بار من خشکم زد! اگر در راه تصادف کنم و بمیرم چه؟ خوانده بودم در کتاب هایم که اگر برای کسی به اندازه یک نماز خواندن از اول وقت بگذرد و نماز نخوانده بمیرد نمازش را باید بخوانند. رای هم .... چه فرقی دارد؟

داشت نگاهم می کرد. گفتم مادر جان اصلا به این فکر نکرده بودم. دعا کن زنده بمانم.....

احساس حقارت تمام وجودم را گرفت.

راستی، مطمئنم اگر زمان جنگ سن وسال جبهه را می داشتم مادرم تا مرا شهید نمی دید آرام نمی شد.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها


ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 21
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 36
بازدید ماه : 78
بازدید کل : 128866
تعداد مطالب : 79
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1